تابستون کوتاهــ ـه !

از این که تابستون داره تموم میشه و من هنوز اون بهره ای رو که باید ، نبردم ، ناراحتم . 

تا قبل از کنکور چقدر لحظه شماری می کردم . البته الانم دارم از لحظه هاش لذت میبرم . ولی بازم انتظارم بیشتره . 

تا الان کتابا و مجله های مورد علاقه م رو خوندم و می خونم . واسه یه مسافرت به سمت شمال و شمال غرب هم دلم لک زده . واسه بغل کردن هوای تازه و خنک !  

واسه خریدن یه عالمه کتاب علمی و رمان از خیابون انقلاب تهران . دوست دارم هوا که خنک شد بریم تهران یه سری . 

بعدشم که وسایلم رو آماده کنم واسه دانشگام ( به امید خدا ... )  

خدایا ممنون برای این همه فرصت ، این همه لحظه های خوب و بد ، این همه تجربه . 

هرچند من از گرمای تابستون خوشم نمیاد ولی از تابستون تون نهایت استفاده رو ببرین چون : تابستون کوتاهههههههههههههه ! ( به قول زدبازی ! )  

دوشیزه مارگارت ...